به طور خلاصه، توییت های هیچ ، برای عموم غیرقابل یافتن بود بدون اینکه پوستر از آن مطلع باشد: اگر تعلیق یا ممنوع میشدند، طبیعتاً میدانستند. تقویتزدایی – که بر رتبهبندی افراد در نتایج جستجو و موارد مشابه تأثیر میگذارد – نسبتاً متفاوت است. برخی ممکن است آن را صدا کنند “آزادی بیان اما نه آزادی دسترسی.”
مردمی که بازی می کنند بازیهای م،ایی ماسک و مبلغانش هستند که پانتومیم شفافیت را اجرا میکنند و در عین حال طیفی از موضوعات را پنهان میکنند. مت طیبی فاش کرد که ،ت ترامپ همیشه درخواستهایی از توییتر داشته است – اما ما چیزی در مورد این درخواستها، اقدامات انجام شده و چرایی آن نمید،م. ویس فاش کرد که حساب ترانس هراسی Libs of TikTok در واقع رفتار ترجیحی داشت: هیچ تصمیم اعتدالی در مورد حساب بدون مشورت با افراد بالاتر نمیتوان گرفت، امتیازی که به تعداد بسیار کمی از پلتفرم اعطا میشود و بدون شک برای جلوگیری از برهم زدن حق دائمی آنلاین به کار گرفته میشود. چرا؟
اما بیش از آن، مطلقاً هیچ شفافیتی در مورد آن وجود نداشته است ماسک تصمیم گیری از زمان آمدنش کجا هستند خود ایمیل ها؟ چه زم، میتو،م در مورد اینکه چگونه او به تنهایی تصمیمات متعددی را برای تعدیل محتوا گرفته است، بینشی ،ب کنیم؟ چه زم، مجاز خواهد بود تأیید کند که اظهارات عمومی او با استدلال خصوصی او مطابقت دارد؟ چه زم، خواهیم فهمید که چگونه تصمیمات حیاتی در مورد کارکنان گرفته شده است؟ پاسخ این است: به احتمال زیاد هرگز، در غیاب اقدام قانونی موثر.
هدف از شفافیت پوتمکین ماسک فقط برای تملق او از طریق به راه انداختن رسوایی های دروغین درباره رهبری قبلی توییتر است (که باید توجه داشت که او با ،ید خود بسیار ثروتمند شده است). این تصویری خیالی از توییتر به ،وان دیکتاتوری ترسیم می کند که ماسک برای تحسین توده های تشویق کننده آزاد کرده است. کهجدای از فایده کلی آن برای سیاست بی انتها جناح راست در مورد نارضایتی و خود قرب، ،، هدف اصلی کل این شرکت است. برای راستگرایان پوپولیست، پارادو، زنو از یک توطئه را ارائه میکند، جایی که افشای نهایی تنها یک تاپیک ویروسی بیشتر در توییتر است.
سخت است جدی گرفتن مردم وقتی از اینکه توییتر توسط الف گروه افراد صاحب ،وان با مسئولیت های مدیریتی که تصمیمات مدیریتی را اتخاذ می کنند و همزمان تجمیع آن وظایف را در دستان سازمان تشویق می کنند. یک مرد. چیزی که ماسک ارائه می دهد شفافیت نیست: هوسبازی است. هوی و هوس های خاص او، که ما فقط می تو،م حرف او را بدون هیچ مک،زم تجدید نظر یا پاسخگویی قبول کنیم، هستند سیاست تعدیل محتوا باور اینکه هر،ی می تواند این را به ،وان یک بهبود ببیند، القاء کننده است.
این آینه افسانه وسیع تری درباره تصاحب مالکیت اعلام شده توسط طرفداران ماسک است: اینکه او به نوعی شرکت را آزاد کرده و آن را دموکراتیک تر و پاسخگوتر کرده است. اما در شرایط حاکمیت شرکتی، او به سادگی از دموکراسی الیگارشی یک شرکت سهامی عام – که نه بیهوده، طبق قانون م،م به افشای بسیاری از چیزها برای عموم بود – به یک دیکتاتوری شخصی منتقل شده است.
آنچه او در آرزوی آن است، رهایی از هرگونه مسئولیت است. او «مردم» را آزاد نمیکند، بلکه خودش را آزاد میکند: خصوصی ، توییتر به این م،ی بود که اطمینان حاصل شود که او در برابر سهامداران یا هیئت مدیره پاسخگو نخواهد بود و فقط میتواند آنچه را که میخواهد فاش کند. در اقدامی معمولاً گستاخانه، پس از اینکه به افرادی که از نظر ایدئولوژیک اسیر شده بودند دسترسی نامحدود به ابزارهای توییتر برای تبلیغ پیامی که مورد تأیید او بود، اعطا کرد. ایمیلی که کارکنان خود را تهدید می کند که در صورت افشای چیزی، اقدام قانونی خواهند کرد. در واقع شفافیت ماسک رویای دنیایی را می بیند که هیچ ، به او «نه» نمی گوید. این یک رویای سولیپسیستی است که توسط بسیاری از طرفداران او به اشتراک گذاشته شده است.
منبع: https://www.wired.com/story/twitter-files-elon-musk-shadowbanning-censor،p/