در یک سال اپلیکیشن Buy Nothing در سالگرد راه اندازی، 600000 بار دانلود شده بود، اما فقط 91000 نفر به طور منظم از آن استفاده می ،د، نه بیشتر از ابتدا. در همین حال، گروههای فیسبوکی که بنیانگذاران از آنها جدا شده بودند، بدون آنها رشد می،د. تعداد اعضای جه، از 7 میلیون فراتر رفته بود. وقتی از من پرسیدم که راکف، و کلارک فکر میکنند اگر نتوانند بودجه بیشتری به دست آورند، چه اتفاقی برای شرکت Buy Nothing میافتد، گفتند که علاقهای به فکر ، به این عبارات سرنوشتساز ندارند. اما زم، که من همان سوال را از ویلیامز، مدیر ارشد اجرایی، پرسیدم، او گفت که آن را در نظر گرفته است. او گفت: “ما بالغ هستیم.” “ما باید آن را تعطیل کنیم.”
هرچند راکف، و کلارک تسلیم نشده بودند. آنها تصمیم گرفتند دوباره تاکتیک را تغییر دهند. در آ، هفته شکرگزاری، آنها وبسایت Buy Nothing را تغییر دادند، به طوری که وقتی شخصی به دنبال اطلاعاتی درباره راهاندازی یک گروه فیسبوک بود، به آنها دستور داده شد تا فرمی را پر کنند که به طور خودکار برای راکف، و کلارک ارسال میشود. این فرم از مردم پرسید که آیا این برنامه را امتحان کردهاند یا خیر، با ارائه لینک دانلود. اگر بعد از امتحان ،، باز هم می خواستند یک گروه فیس بوک راه اندازی کنند، راکف، یا کلارک این گروه را برای آنها می ساختند.
راکف، و کلارک ممکن است متوجه شده باشند که اگر نمی توانند با فیس بوک رقابت کنند، بهتر است کنترل کاری را که شروع کرده اند به دست بگیرند. چند روز پس از کریسمس، شوالب فیس بوک را باز کرد و متوجه شد که گروه OG او ناپدید شده است. ماهها قبل، Buy Nothing Inc. علائم تجاری را روی عبارات «هیچ چیز ن،ید» و «پروژه هیچ چیز ن،ید» را تضمین کرده بود و گروه OG را به دلیل نقض علامت تجاری به فیسبوک گزارش کرده بود.
کلارک و راکف، به من گفتند که در حالی که میخواستند به مدیران محلی در اجرای گروههایشان انعطافپذیری بدهند، Gifting With Integrity از مرزها عبور کرده بود. این گروه به شدت رویکردی را ترویج می کرد که بنیانگذاران آن را کنار گذاشته بودند. نام تجاری Buy Nothing را با نام Gifting With Integrity ،یب کرده بود. این بود اسناد قدیمی را بدون آنچه که بنیانگذاران آن را انتساب من، می دانستند، منتشر می کرد. راکف، به من گفت: «من نمیتوانم بگویم که من کفش درست میکنم و به آنها نایک میگویند، و شما باید نایکهای من را ب،ید.» برای شوالب و ادمینهایش، این یک مشکل بود. یک چیز، Gifting With Integrity این نبود که از مردم چیزی ب،ند.
در ژانویه، راکف، و کلارک پیامی به گروه فیس بوک برای مدیران محلی ارسال ،د و در مورد موضع خود توضیح دادند. آنها گفتند که آنها فقط سعی داشتند از علامت تجاری خود محافظت کنند. برای این منظور، آنها از همه گروههای فیسبوک میخواستند که به یک صفحه وب «،یدار چیزی» پیوند دهند. راکف، و کلارک به من گفتند که آنها این پیوند را میخواهند تا مدیران مجبور نباشند هر زمان که قو،ن تغییر میکند بهروزرس،های دستی انجام دهند. اما شوالب متوجه شد که این صفحه وب به راحتی اپلیکیشن ،ید هیچ چیز را تبلیغ می کند.
برای بازگشت به فیسبوک بدون تلافی، گروه OG نام خود را به سادگی به Gifting With Integrity-OG Admin Group Support تغییر داد و بخش مربوط به ،ید هیچ چیز را حذف کرد. آنها گروه های هدیه محلی را تشویق ،د که نام خود را نیز تغییر دهند. در وبسایت آنها آمده است: «ما به پروژه «هیچ چیز ن،ید» وابسته نیستیم و به هیچ وجه از آن حمایت نمیکنیم. در فیس بوک، گروه Gifting With Integrity دارای 1500 عضو است که همگی بر گروه های محلی نظارت دارند.
گروه خودم ،ید هیچ چیز، در فورت کالینز، یکی از گروه هایی بود که از Gifting With Integrity پیروی کرد. در حال حاضر به آن انجمن هدیه کالینز شمال شرقی گفته می شود. یکی از دوستان پیامی را با من به اشتراک گذاشت که توسط یک مدیر برای گروه ارسال شده بود که این تغییر را اعلام می کرد: «ما واقعاً به ایجاد جامعه کوچک hyperlocal خود اعتقاد داریم و قصد داریم طبق اصول اولیه ای که این گروه را عالی می کند به کار خود ادامه دهیم. ما نمیخواهیم این موضوع در ماشینآلات سیستم پولی جدید ناپدید شود.» وقتی از شوالب پرسیدم که چه تعداد از گروههای محلی نام «هیچ چیز را ن،» را کنار گذاشتهاند و رویکرد «هدیه با صداقت» را اتخاذ کردهاند، او پاسخ داد: «ما اعداد را حفظ نمیکنیم، و قطعاً قصد نداریم، زیرا نمیخواهم آن را تغییر دهم. وارد کنگلومرا Buy Nothing شد.»
از برخی جهات، از دست دادن کنترل راکف، و کلارک باعث شد به ،ن مخترع فکر کنم که برای محصولات خود اعتباری ،ب نکرده بودند: روزالیند فرانکلین، دانشمندی که به کشف مارپیچ دوگانه کمک کرد. لیزی مگی، بازی ساز که مونوپولی را اختراع کرد. اما پس از آن، راکف، و کلارک ،ید هیچ چیز را به ،وان یک ضد اخلاق سرمایه داری که ثروت و قدرت را در دستان معدود متمرکز می کند و در عین حال زندگی، جوامع و محیط زیست را ویران می کند، آغاز کرده بودند. این پروژه قطعاً به دلیل تلاشهای آنها و همچنین به خاطر هزاران داوطلبی بود که «هیچ چیز را ن،» با موفقیت انجام دادند. اگر جنبش در نهایت به یک آشفتگی غیرقابل پاسخگویی از تغییرات محلی منشعب می شد – و راکف، و کلارک در این فرآیند یک سنت هم به دست نمی آوردند – شاید این بهترین پایان ممکن بود.
منبع: https://www.wired.com/story/the-battle-for-buy-nothing/