حافظه و ادراک به نظر تجربیات کاملاً متمایز هستند و دانشمندان علوم اعصاب قبلاً مطمئن بودند که مغز آنها را نیز متفاوت تولید می کند. اما در دهه 1990، مطالعات تصویربرداری عصبی نشان داد که بخشهایی از مغز که تصور میشد فقط در طول ادراک حسی فعال هستند، در هنگام یادآوری خاطرات نیز فعال هستند.
گفت: “این سوال مطرح شد که آیا بازنمایی حافظه واقعاً با بازنمایی ادراکی تفاوت دارد یا خیر.” سام لینگ، دانشیار علوم اعصاب و مدیر آزمایشگاه علوم اعصاب بصری در دانشگاه بوستون. به ،وان مثال، آیا خاطره ما از یک جنگل زیبای جنگلی میتواند فقط بازآفرینی فعالیت عصبی باشد که قبلاً ما را قادر به دیدن آن میکرد؟
گفت: “این بحث از این بحث در مورد اینکه آیا حتی قشرهای حسی درگیر هستند یا خیر، به گفتن “اوه، یک دقیقه صبر کنید، آیا تفاوتی وجود دارد؟” تغییر کرده است؟ کریستوفر بیکر، محققی در موسسه ملی بهداشت روان که واحد یادگیری و انعطاف پذیری را اداره می کند. آونگ از یک طرف به طرف دیگر تاب خورده است، اما بیش از حد تاب خورده است.
حتی اگر شباهت عصبی بسیار قوی بین خاطرات و تجربیات وجود داشته باشد، می د،م که آنها نمی توانند دقیقاً ی،ان باشند. گفت: “مردم بین آنها گیج نمی شوند.” سرا فاویلا، دانشمند فوق دکتری در دانشگاه کلمبیا و نویسنده اصلی مقاله اخیر ارتباطات طبیعت مطالعه. کار تیم او حداقل یکی از راههایی را شناسایی کرده است که در آن خاطرات و ادراک از تصاویر بهطور متفاوتی در سطح عصبی جمعآوری میشوند.
نقاط تار
وقتی به جهان نگاه می کنیم، اطلاعات بصری درباره آن از طریق گیرنده های نوری شبکیه و به قشر بینایی جریان می یابد، جایی که به طور متوالی در گروه های مختلف نورون ها پردازش می شود. هر گروه سطوح جدیدی از پیچیدگی را به تصویر اضافه میکند: نقاط ساده نور به خطوط و لبهها، سپس خطوط، سپس شکلها، سپس صحنههای کاملی تبدیل میشوند که آنچه را میبینیم تجسم میدهند.
در مطالعه جدید، محققان بر روی ویژگی پردازش بینایی که در گروههای اولیه نورونها بسیار مهم است، تمرکز ،د: جایی که اشیا در فضا قرار دارند. پی،لها و خطوط تشکیلدهنده یک تصویر باید در مکانهای صحیح قرار داشته باشند، در غیر این صورت مغز اعوجاج نامشخص و غیرقابل تشخیصی از آنچه میبینیم ایجاد میکند.
محققان به شرکتکنندگان آموزش دادند تا موقعیتهای چهار الگوی مختلف را در پسزمینهای که شبیه تخته دارت بود، حفظ کنند. هر الگو در یک مکان بسیار خاص روی تخته قرار می گرفت و با یک رنگ در مرکز تخته همراه بود. هر یک از شرکتکنندگان مورد آزمایش قرار گرفتند تا مطمئن شوند که این اطلاعات را بهدرستی حفظ کردهاند – مثلاً اگر یک نقطه سبز ببینند، میدانستند که شکل ستاره در سمت چپ منتهی شده است. سپس، همانطور که شرکت کنندگان مکان ال،ا را درک ،د و به خاطر آوردند، محققان فعالیت مغز آنها را ثبت ،د.
اسکنهای مغزی به محققان این امکان را داد تا نقشهبرداری کنند که نورونها چگونه چیزی را ثبت میکنند و همچنین چگونه بعداً آن را به خاطر میآورند. هر نورون به یک فضا یا “میدان گیرنده” در وسعت دید شما، مانند گوشه پایین سمت چپ توجه می کند. فاویلا گفت، یک نورون “فقط زم، شلیک می کند که شما چیزی را در آن نقطه کوچک قرار دهید.” نورون هایی که در یک نقطه خاص در فضا تنظیم شده اند، تمایل دارند به هم خوشه شوند و فعالیت آنها را در اسکن مغز آسان می کند.
مطالعات قبلی در مورد ادراک بصری نشان داد که نورونها در مراحل اولیه و پایینتر پردازش، میدانهای دریافتی کوچکی دارند و نورونها در سطوح بالاتر، میدانهای بزرگتری دارند. این منطقی است زیرا نورونهای سطح بالاتر سیگنالهایی را از بسیاری از نورونهای لایه پایینتر جمعآوری میکنند و اطلاعات را در بخش وسیعتری از میدان بینایی میکشند. اما میدان پذیرای بزرگتر همچنین به م،ای دقت فضایی کمتر است و اثری مانند قرار دادن یک لکه بزرگ جوهر بر روی آمریکای شمالی روی نقشه برای نشان دادن نیوجرسی ایجاد می کند. در واقع، پردازش بصری در حین ادراک یک موضوع از نقاط واضح کوچک است که به لکههای بزرگتر، مبهمتر، اما م،ادارتر تبدیل میشوند.
منبع: https://www.wired.com/story/،w-your-،in-distinguishes-memories-from-perceptions/