نقد و بررسی: «پلنگ سیاه: واکاندا برای همیشه» فیلم معمولی مارول شما نیست


انتشار از پلنگ سیاه قبلش شبیه هیچی نبود تأثیر، آنی و ماندگار، کیه، بود. این که این فیلم در سال‌های ترامپ نمایش داده شد، دوره‌ای دیستوپیایی در سال ۲۰۱۸ که زندگی سیاه‌پوستان بیش از حد معمول متز،ل‌تر بود و فراخوان ابرقهرمان‌های سیاه‌پوست فوری‌تر بود، پیام خود را باری خاص داد. این یک پدیده سه برابر بود – یک پیروزی تجاری، انتقادی و فرهنگی.

پادشاه تی چالا یک قهرمان عصر جدید برای یک زمان جدید و نامشخص بود. چادویک بوزمن که با نقش‌های بزرگ‌تر از زندگی غریبه نیست، در کنار یک گروه ستاره‌ای که شامل لوپیتا نیونگو و مایکل بی. جردن بودند، وقار و جذابیت را در اجرا به ارمغان آورد. پلنگ سیاه دندان داشت و به اندازه کافی هوشمندانه بود که از دام آسان نمایندگی در صنعتی که گرسنه رنگ و م،ا بود دور زد. این فیلم که به خاطر رایان کوگ، کارگردان و جو رابرت کول، فیلمنامه نویس همکار بود، چیزی بیش از معجزه اعتراف بود. این معیاری برای پیشرفت واقعی بود. با ما صحبت کرد و ما جواب دادیم. آینده سیاه جدید – پیچیده، سرسبز و رایگان – در حال باز شدن بود.

در یکی از این آینده ها مرگ بوزمن در سال 2020 بر اثر سرطان روده بزرگ پیش بینی نشده بود. فرنچایزها بر اساس قدرت ستارگان ساخته شده اند، و بدون بوزمن، یکی از درخشان ترین و امیدوارکننده ترین مارول، Black Panther: Wakanda Forever غیبت او غرق در غمی است که نمی توان نادیده گرفت. فیلم‌ها و سریال‌های MCU به ندرت تلاطم غم و اندوه را با چنین تمرکز سرسختی هدایت می‌کنند (WandaVision در تصویر غیر متعارف خود از درد دل همسر و پس ،زه های رو، آن نزدیک شد). موقعیت یابی کنجکاو اما موثر است. تردید دارم زنگ بزنم واکاندا برای همیشه نوع جدیدی از بلاک باستر ابرقهرم، – چرخ را کاملاً اختراع نکرده است – اما نزدیک است. کوگ، دنباله خود را با واژگ، تغییر یافته تج، کرده است: همان طور که پیروز می شود، از جایی که از دست داده است صحبت می کند. غم زبان مادری آن است.

پادشاه مرده است و چشم جهان بار دیگر به واکاندا است. ملکه راموندا (آنجلا باست) تاج و تخت را به دست گرفته است، و در یک سال پس از درگذشت پسرش، تمام تلاش خود را برای حفظ جایگاه ملت آفریقا به ،وان یک قدرت مستقل انجام داد. تنها کشور شناخته شده ای که آن را دارد، واکاندا همچنان غنی از ویبر،وم است – سنگ معدنی عرف، که برای ایجاد سلاح ها و فناوری های پیشرفته استفاده می شود – و از به اشتراک گذاشتن منابع خود با متحدان خودداری می کند (در یک صحنه اولیه، سربازان فرانسوی تلاش می کنند مقداری را بدزدند و به سرعت به دست آورند. ، آنها توسط ماموران مخفی دورا میلاجه لگد زده شد). طمع که جرقه ای برای همه نوع درگیری در طول تاریخ است، کوگ، و کول مشتاق هستند که داستان را به این شکل شروع کنند. ،ت ایالات متحده یک عملیات ردیابی ویبر،وم را در اقیانوس اطلس آغاز می کند، اما به طور مرموزی توسط یک قدرت ناشناخته خنثی می شود – مردم تالوکان، یک امپراتوری زیر آب که تنها چشمه دیگر ویبر،وم روی زمین است.

نامور (Tenoch Huerta Mejía) رهبر مجروح آنهاست و جهنم برای مخفی نگه داشتن وجود تالوکان آماده است. یک جهش یافته با ابرقدرت ها – قدرت بالا، بازسازی آبزیان، و پرواز (به لطف بال های روی قوزک هایش) – او با دستی دقیق، اگر نیرومند، به ملت خود فرمان می دهد. (در کمیک ها، نامور به ،وان Sub-Mariner شناخته می شود و از آتلانتیس می آید.) عملیات معدن تهدید می کند که آرمان شهر اقیانوسی او را فاش کند، بنابراین او نقشه ای برای متوقف ، آن طراحی می کند: کشتن دانشمند نابغه ای که دستگاه ردیابی ویبر،وم را ساخته است. (ریری ویلیامز، Ironheart را به MCU معرفی می کند) و با واکاندا در برابر جهان سطحی هماهنگ شوید. واکاندا امتناع می کند. و دو ملت خود را در حال خیره شدن به جنگ تقریباً قطعی می بینند.

یک درگیری، همانطور که معلوم است، به اندازه اصول ،میشن پشت آن قانع کننده نیست. مانند اشتهای بی امان ،ت آمریکا برای نفوذ جه،. یا خشم همه جانبه شوری (لتیتیا رایت) از از دست دادن برادرش، و روش بسیار واقعی که او را به عمل سوق می دهد. یا چگونه شرارت نامور، اگر حتی باید آن را نامید، ریشه در جایی عمیق تر، جایی انس، تر دارد. او از پارچه ضدقهرمانان ک،یک MCU بریده شده است. مثل واندا مثل کانگ. نامور در پارادو، فرو می رود و در خشم خود کاملاً بی دلیل نیست. همه چیز به خوبی نشان داده شده است: او از یک قبیله میان‌آمریکایی قرن شانزدهم می‌آید که از بردگی گریختند و مجبور شدند به زیر آب پناه ببرند. اخلاقش وزن دارد.


منبع: https://www.wired.com/story/black-panther-wakanda-forever-review/