در سال 1992، شاعر آن کارسون کتاب کوچکی به نام گفت،ای کوتاه. این مجموعهای از ریز مقالهها است که از یک جمله تا یک پاراگراف را در بر میگیرد، درباره موضوعات به ظاهر جدا از هم – ارکیدهها، باران، وی،ای اسطورهای آند. “گفتگوی کوتاه او در مورد احساس برخاستن هواپیما” همان چیزی است که به نظر می رسد. “گفتگوی کوتاه درباره قزل آلا” او بیشتر در مورد انواع ماهی قزل آلا است که در هایکو ظاهر می شود. در مقدمه کتاب، کارسون، با قابلیت نسبی خشک کانادایی می نویسد: «من هر کاری انجام خواهم داد تا از خستگی جلوگیری کنم. این وظیفه یک عمر است.» درست زم، که او آن را منتشر کرد، اینترنت شروع به اوج گرفتن کرد.
30 سال پیش و یکی از جدیدترین راهها برای جلوگیری از ،الت، حداقل برای من، این است که تا دیروقت بیدار بمانم و با تولید تصویر هوش مصنوعی بیتفاوت باشم. ابزارهایی مانند DALL-E 2، Midjourney، و Stable Diffusion را میتوان با دستورات متنی آموزش داد تا نقاشیهای رنگ روغن سگهای کلاهدار به سبک تیتین یا ع،های شبیهسازی شده از مدلهای پ،تیلین فضانوردان سوار بر ، تولید کنند. وقتی برای اولین بار شروع به بازی با Stable Diffusion کردم – که منبع باز و بسیار سرگرم کننده است – یاد صحبت های کارسون افتادم. به سراغ آنها رفتم تا دلیل آن را بفهمم. خیلی سریع متوجه شدم که این شباهت ربطی به آن دارد فرم.
همه می گویند محتوا پادشاه است، اما پادشاه مخفی اقتصاد محتوا فرم است – محدودیت ها، قو،ن، حداقل ها و حدا،رها. شما رشد می کنید فرم یادگیری. یک مقاله دبیرست، پنج پاراگراف است. کمدی های کمدی هشت دقیقه در نیم ساعت برای تبلیغات باقی می مانند. رمان ها طول، هستند. توییتها 280 کاراکتر محدود میشوند.
چه چیزی توییت یا مقاله یا فیلم استودیویی من را از شما متمایز می کند؟ انتخاب هایی که هر یک از ما در قالب انجام می دهیم. در یک کلام ما سبک. کتاب کارسون شکلی آشنا دارد، یک سخنر، کوچک، و آن را زیر و رو میکند، آن را دستکاری میکند، تا زم، که به ،وان خواننده احساس میکنید در مغز شگفتانگیز او هستید، در تاریخچه مرورگر ذهنیاش میچرخید، در خیالپردازیهای ابرپیوندی به او میپیوندید و نیمه سوراخ های رها شده ،گوش تولید تصویر به نوعی شبیه به آن است – اما به جای ارتباط با یک مغز درخشان کانادایی، با یک مغز جه، ، غول پیکر ارتباط برقرار می کنید. (روشی کمتر عصب شناختی برای بیان آن: تعداد زیادی از اشیاء داده که در لایه ها گروه بندی شده اند، به درجاتی غیرقابل درک به هم متصل شده اند، مانند هنر دیوارهای رشته و میخ یک کشتی گیر با دکل های متعدد اما در آتش با جریان داده ها در حال آتش گرفتن است.)
به طور کلی، انسان ها دوست دارند از یادگیری ماشینی برای کمک به آسیب شناسان، شارپ ، ع، تلفن یا ساختن یک نقشه بهتر استفاده کنند. اما مولدهای هوش مصنوعی بسیاری از مردم را با مشکل مواجه می کنند. این ابزارها با جمعآوری تصاویر از سراسر اینترنت، جذب فرهنگ بصری موجود در درون آنها با اسکن زیرنویسها، و سپس اضافه ، نویز بصری گازدار به آنها تا زم، که مانند ایستا به نظر برسند، کار میکنند. برای ایجاد یک تصویر جدید، هوش مصنوعی با یک ،وان و مقداری ثابت شروع میکند، سپس فرآیند را به عقب اجرا میکند و نویز را حذف میکند تا زم، که تصویری ظاهر شود که کم و بیش با ،وان همخو، داشته باشد. (در کشیدن دست بد است، اما من هم همینطور.)
این احساس ناخوشایندی دارد. دیدن هنرمند، که پایگاه دادههایشان را فراموش کردهاند، احساس ناخوشایندی میکند. احساس ناخوشایندی است که ،ی میتواند به رایانه بگوید: «من یک پرتره از ال، جونز به سبک فریدا کالو میخواهم» و رایانه این کار را بدون قضاوت اخلاقی انجام میدهد. این سیستمها صحنهها، قلمروها، فرهنگها – چیزهایی را که مردم به،وان «مال خودشان»، «زندگیشان» و «صنعتشان» در نظر میگیرند- را در یک تاربال 4 گیگابایتی متنباز میپیچانند که میتو،د آن را در مک دانلود کنید تا بسازید. پنگوئن بیسبال بازی به سبک هایائو میازاکی. افرادی که می توانند از ابزارهای جدید استفاده کنند، قدرت جدیدی خواهند داشت. افرادی که در ابزارهای قدیمی (براش رنگ، دوربین، Adobe Il،rator) عالی بودند، برای خدماتشان تشکر میشود و به Soylent ارائه میشوند. مثل این است که مردی که Allbirds پوشیده است به محله ای مس، که همه به سختی خود را نگه داشته اند، برخورد کرده و می گوید: «من این مکان را دوست دارم، خیلی عجیب است! سیری، لیست پخش Quirky من را پخش کنید. و یک بطری آبی را در گوشه ای باز کنید!»
بنابراین به طور طبیعی، مردم ناراحت هستند وبسایتهای هنری کارهای تولید شده با هوش مصنوعی را حداقل در حال حاضر ممنوع میکنند. خدمات تصویر سهام نیز از آن امتناع می ورزند. وبلاگ نویسان برجسته ای که با داشتن هوش مصنوعی نوشته های خود را به تصویر کشیده اند، در توییتر مورد تنبیه قرار گرفته اند و قول داده اند که دیگر این کار را انجام ندهند. شرکتهای هوش مصنوعی در مورد اخلاقیات زیاد صحبت میکنند، که همیشه من را مشکوک میکند، و کلمات خاصی از رابط تولیدکننده تصویر ممنوع میشوند، که ناراحتکننده است زیرا میخواستم از ربات بخواهم کلبهای را به سبک توماس کینکید نقاشی کند. (فرد باید با عمیق ترین ترس های خود مق، کند.)
منبع: https://www.wired.com/story/artists-do-not-fear-ai-image-generators/