یک فیلتر هوش مصنوعی خود مخفی من را فاش کرد

شانه ای بالا انداختم و گوشی را در جیبم گذاشتم. “نه اینطور نیست.”

پس از م،ی، او می‌گوید: «بگذار دوباره ببینم».

بار دوم، چشمان او در سراسر صفحه نمایش می چرخد ​​و برای مطالعه تصویر زمان می برد. او به ابروهای زاویه دار من توجه می کند. درخشش نقره بر سینه ام. بالا بردن خفیف چانه ام. تأثیر دیدن والدینتان در خارج از شرایط معمولی، کمی شبیه دیدن آنها برهنه است. برای همه شرم آوره

“مامان!” او در نهایت گریه می کند، صدایش به همان اندازه حیرت انگیز و ناامید است. «به نظر می رسد که شما هستید، اما اینطور است نیست شما.”

خب حق داره این نسخه ای از خودم نیست که به او نشان می دهم. نسخه‌ای که او می‌بیند معمولاً در شلوارهای ساق با سوراخ‌های سرگردان در امتداد درز، بدون آرایش، عجله برای بسته‌بندی میان‌وعده بدون بادام‌زمینی در حین تمرین یک درس زبان ویتنامی در پس‌زمینه است. مامان من به شدت به داست، درباره سیاست زمین بازی گوش می دهد. او با احتیاط رانندگی می کند و وقتی برای صدمین بار جوجو سیوا را روشن می کند، شکایت نمی کند. او هرگز نتوانست درام کافی برای تبدیل شدن به قهرمان داستان در هر داست، احضار کند.

آن نسخه، برای فرزندم، تنها نسخه ای از من است که اهمیت دارد. و در سن کم او، این منطقی است. او کاملاً آماده نیست که من را فراتر از خودش ببیند، خیلی کمتر نسخه هوش مصنوعی من.

اما در زندگی دیگری، آیا نسخه هوش مصنوعی نمی توانست من باشم؟ اگر انتخاب‌های متفاوتی می‌کردم – به مدرسه‌ی کارشناسی ارشد در شیکاگو نرفتم، جایی که پدرش را ملاقات کردم. زندگی ام را وقف ،گ فو کردم. در یک خانواده نظامی که از پیش مقدر شده بود برای عظمت متولد شد –میتوانست من قهرمان داستان خودم نبودم، بلکه قهرمان همه داستان‌ها بودم؟ فیلتر قهرمان هوش مصنوعی فقط یک نگاه اجمالی به شاخه دیگری در چندجه، است که در آن من نسخه متفاوت و جسورتر خودم هستم. کشش یک خود جایگزین مست کننده و گیج کننده است. این چیزهای فیلم است.

در فیلم همه چیز همه جا به یکبارهاولین وانگ (با بازی میشل یئو، دوپلگنر هوش مصنوعی من) در حال مبارزه و خسته چندجه، را پیمایش کنید از طریق فناوری جهش وجهی ماموریت او نجات جهان چندگانه با ش،ت دادن موجودی پر هرج و مرج و ویرانگر به نام جوبو توپاکی است که به طور روان بین دنیاها سفر می کند. برای انجام این کار، ایولین باید به طور موقت در زندگی Evelyn های جایگزین زندگی کند و مهارت های آنها را به دست آورد تا واقعیت خود را تغییر دهد. از یک دیوای اپرا، او یاد می گیرد که به بالاترین نت ها برسد و دشمنانش را از هم جدا کند. او از یک مبارز ،گ فو یاد می گیرد که هوا را با اندام های قدرتمندش برش دهد. ایولین از یک چندجه، عجیب و غریب و در عین حال دوست داشتنی که در آن هات داگ برای انگشتان خود دارد، شفقت و آسیب پذیری را یاد می گیرد.

در طول فیلم، اولین چندین نسخه از “چرا من؟” را می پرسد. راهنمای او، نسخه جایگزین شوهرش ویموند، به او می‌گوید که او فکر می‌کند او خاص است، که واقعاً چیزی که او را بسیار استثنایی می‌کند عادی بودن کامل اوست. این به صراحت بیان نشده است، اما دلیل اینکه اولین می‌تواند مهارت‌های بسیاری را به طرز ماهرانه‌ای به خود اختصاص دهد، این است که او یک بوم خالی است، اسفنجی که قادر به جذب همه هویت‌ها است. تا زم، که، البته، او نیست. تا اینکه وعده اصلی قهرم، – شهادت غم انگیز و اجتناب ناپذیر – به او می رسد.